مبانی نظری تحقیق تمدن ،فرهنگ، تالار شهر وتعامل اجتماعی
دسته بندي :
تحقیق و جزوه »
فنی و مهندسی
مبانی نظری تحقیق تمدن ،فرهنگ، تالار شهر وتعامل اجتماعی دارای 43 صفحه وبا فرمت ورد وقابل ویرایش می باشد
مقدمه
ارائه تعریف نسبتاً جامع و کامل از شهر به نحوی که وجوه مختلف،
اجزای متنوع، مباحث نظری و زمینه های تحقیقاتی متداول در این حیطه پژوهشی و
مرتبط با مفهوم شهر را در برگیرد، کار ساده ای نیست. دلیل اصلی این امر را
باید ماهیت شهر، تنوع اشکال آن چه در زمان حال و چه در زمان گذشته و وسعت
موضوعات و مسائل مربوط به شهر را جستجو کرد. به طور کلی در تعاریف به عمل
آمده از شهر یک یا چند معیار از معیارهای زیر مد نظر قرار گرفته است:تراکم
جمعیت، اندازه جمعیت، تجانس اجتماعی، خصوصیات فیزیکی و سیمای ظاهری شهر،
نوع فعالیت های اقتصادی، روابط اجتماعی، تقسیم کار، کنترل اجتماعی، تحول
اجتماعی، نهادها و سازمان های اداری، تفاوت ها و قشر بندی اجتماعی، تاسیسات
شهری، طرز زندگی، رفتار و روحیه مردم.
بر این اساس شهر مکانی است دارای
جمعیت بیشتر و با تراکم نسبی بالا و وسعت زیاد که در آن مشاغل غیر کشاورزی
غالب بوده و از نظر اجتماعی نا متجانس باشند و در آن محیط مصنوع و چشم
انداز انسانی حکم فرما بوده و محل تمرکز فعالیت های اداری، سیاسی و خدماتی
باشد. بنابراین شهر مکانی است که در آن روابط اجتماعی انسان ها شکل میگیرد و
شکوفا میشود به همین دلیل گفته می شود شهر ها بر اساس روابط انسانها شکل
میگیرد و باید به گونه ای باشند که بتوانند نیاز های انسان ها را براورده
کرده و امکان ارتباط و تعاملات اجتماعی در آنها وجود داشته باشد . از جمله
موثر ترین مکانها برا افزایش تعاملات انسانی می توان به وجود تالار شهری
اشاره کرد که با فراهم آوردن امکاناتی موجب افزایش دیدار ها و ارتباطات
اجتماعی می شود در عین حال این امکانات باید به گونه ای باشد که برای نسل
آینده در تامین احتیاجاتش مشکلی پیش نیاید و بهترین راهکار در این مورد
پایبند بودن به اصول مهم معماری از جمله پایداری می باشد.
2-2- تمدن و فرهنگ
واژه
تمدن و فرهنگ غالباً به معانى مختلف و گوناگونى مورد استفاده قرار مىگيرد
و بهنظر مىرسد که حد و مرز آنها مشخص نيست. برخى تمدن را معادل
فرهنگ دانسته و تفاوتى بين اين دو قائل نيستند و برخى فرهنگ مادي را
تمدن و فرهنگ معنوى را معادل فرهنگ مىدانند. اما بهنظر باتومور
واژه تمدن چه در جامعهشناسى و چه در انسانشناسى به اندازه واژه فرهنگ
اهميت اساسى نيافته و بهنحو بسيار کلى عارى از دقت است. بيشتر بهصورت
واژه خاص مورخين باقى مانده و غالباً براى تشريح چيزهائى بهکار مىرود که
انسانشناسان آن را فرهنگ مىنامند. (سایت آفتاب،1395)
آلفرد
وبر(جامعهشناس آلماني) تمدن را معرفت علمى و فنى دانسته و معتقد است که به
کمک اين دو يعنى دانش علمى و فنى مىتوان بر منابع طبيعى مسلط شد. در
حالىکه منظور از فرهنگ را فرآوردههاى هنري، مذهبي، فلسفى و آداب و رسوم
اعتقادات و... يک جامعه مىدانند. اما نظر او لااقل بهدو دليل زير چندان
مورد قبول انسانشناسان و باستانشناسان نيست:
با کمى دقت روشن مىگردد
که اين تمايز ميان فرهنگ و تمدن شباهت فراوانى با اختلاف رايج ميان
فرهنگ مادي و فرهنگ غيرمادي است. بهعبارت ديگر آلفرد وبر فرهنگ مادى
را تمدن و فرهنگ معنوى را بهجاى فرهنگ گرفته است.
امروزه فرهنگ
معناى بسيار وسيعترى نسبت به گذشته پيدا کرده و مفهوم اصلى انسانشناسي
است. نظرى به تعريف مالينوفسکي (Malinowski) از فرهنگ وسعت و گستردگى آن
را نشان مىدهد..
او در تعريف فرهنگ مىگويد: فرهنگ مشتمل بر ابزار،
کالاها، فرآيندهاى فني، عقايد، عادات و ارزشهاى موروثى است، او ساخت
اجتماعى را نيز در داخل مفهوم فرهنگ جاى مىدهد و معتقد است که ساخت
اجتماعى را نمىتوان بشناسيم مگر اينکه آن را جزئى از فرهنگ بهحساب آوريم.
علاوه بر اين بسيارى از دانشمندان به فرهنگهاى پيچيده جامعه شهرى تمدن
مىگويند. (سایت آفتاب،1395)
گلدن وايزر (Golden weiser) مردم شناس
انگليسى تمدن را مترادف فرهنگ دانسته و بىآدامس (B.Adams) تمدن را به
نهاد حکومتى پيچيده اطلاق مىکند. آرنولد توين بي (A.Toynbee) مورخ
انگليسى نيز نهادهاى دينى و اخلاقى را تمدن مىداند.
در لغتنامه اکسفورد تمدن اينگونه تعريف شده است:
متمدن کردن يعنى درآوردن از حالت بربريت، تعليم فنون زندگي، تنوير و تهذيب، پس تمدن وضع يا حالتى است که متمدن شده دارد.
در
لغتنامه دهخدا، تمدن يعنى اقامت کردن در شهر، شهرنشيني، مجازاً تربيت،
ادب و تمدن داشتن، داراى تربيت بودن، شهرنشين بودن و در مرحله کامل تربيت
اجتماعى قرار داشتن، خلاف بربريت.
منظور او از تمدن يک مجموعه فرهنگى
است که از خصايص فرهنگى عمده و مشابه چند جامعهٔ خاص تشکيل شده باشد.
مثلاً، سرمايهدارى غرب را مىتوان بهعنون يک تمدن توصيف کرد. زيرا
شکلهاى خاص، علم، تکنولوژي، مذهب، هنر و غيره را شامل مىشود که از چند
جامعه متفاوت برخاسته است. به عبارت ديگر تمدن (اعم از مادى و معنوي)
چيزهائى است که از جامعهاى به جامعه ديگر وارد مىشود و در فرهنگ آن جامعه
سابقه قبلى ندارد. در حالىکه فرهنگ (اعم از مادى و معنوي) از خود آن
جامعه برخاسته و ابداعکننده آن جامعه است. (سایت آفتاب،1395)
فهرست مطالب
فصل دوم:مبانی نظری تحقیق 8
2-1- مقدمه 9
2-2- تمدن و فرهنگ 10
2-3- جامعه مدنی
2-3-1- مفهوم جامعه مدنی 12
2-3-2- شهر در جامعه مدنی 14
2-4- تعریف شهر 16
2-5- فضا های شهری 16
2-5-1- فضاهای عمومی شهر 17
2-5-2- فضاهای خصوصی شهر 17
2-5-3- فضا های نیمه خصوصی یا نیمه عمومی 18
2-6- حکام محلی و رابطه آنها 18
2-6-1- شهرداری ها 21
2-6-2- شوراها 23
2-7- هویت شهری 25
2-8- تعریف کنش یا تعامل اجتماعی 27
2-8-1- فاكتورهاي مؤثر بر تعاملات اجتماعي 27
2-9- تالار شهر 29
2-10- تالار شهر تبلور جامعه مدنی 31
2-11- پیشینه شورا در ایران و جهان 33
2-12- تالار شهر در ایران 34
2-13- اهداف طراحی مجموعه تالار شهر در تبریز 35
2-14- انواع گرد همایی...........................................................................................................................37
2-14-1- برخورد یا دیدار (meet) 37
2-14-2-جلسه 37
2-14-3- کنفرانس (Conference ) 38
2-14-4- کنوانسیون(Convention) 38
2-14-5- کنگره (Congress) 39
2-14-6- سمینار (Seminar) 39
2-14-7- سمپوزیوم (Symposium) 39
2-14-8- فوزیوم یا مجمع (Assemply) 39
2-14-9- مناظره (Debate) 40
2-14-10- درس و سخنرانی (Lectuer) 40
2-14-11- انستیتو (Institu) 40
2-15- انواع مراکز اجتماعی 40
2-15-1- اتاق جلسه 40
2-15-2- تالار اجتماعات 41
2-15-3- مراکز بزرگ گردهمایی 41
منابع وماخذ